ظهور مردی از اردبیل، یعنی شاه اسماعیل
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۵۰۰۳۰۶
وبلاگ > جعفریان، رسول - این که در یک دولت مذهبی، کسانی مشغول ساختن و پرداختن ایدئولوژی سیاسی ـ مذهبی باشند، امر غریبی نیست و بخشی از حرکت سیاسی جامعه است... و حالا گاهی که فرصتی پیش می آید و نسخه های دوره صفوی را مرور می کنم، موارد جالبی را بویژه در استفاده از باور ظهور می بینم که در همین دوره خودمان هم منادیانی داشت و در میان بخشی از توده ها اثرگذار بود و هست، پس چرا نباید در ساختن این قبیل ایدئولوژی ها از آن استفاده کرد؟ آنچه در ادامه می آید، خواندنی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امروز متنی خطی را از سال 1121 می خواندم. عنوانش چهل حدیث و البته بسیار مفصل بود. بیشتر روایاتی که انتخاب و ترجمه کرده، در باره ظهور و علائم آن و مسائل آخر الزمانی بود. در ضمن آن، و به عنوان حدیث بیستم، روایتی آورده بود و سپس شرحی در باره آن و نکاتی که از آن مستخرج کرده بود. گاهی هم بیتی زیبا: شیعه آن نبود که گوید من غلام حیدرم / شیعه آن باشد که حیدر دوستدار آن بود. سپس در ادامه همان حدیث، حدیثی مفصل در باره شب معراج، با ترجمه آن، حدیثی که در باره شیعیان و جایگاه آنان و نام بردن تک تک امامان است. سپس به آرامی سراغ دولت صفوی می آید تا ثابت کند که اینها، وعده ظهورند و شاه اسماعیل موعودی است که در روایات به او اشاره شده است:
«تبصره: پس، از این حدیث شریف مستفاد می شود اسم رافضه که بر اعظم مردمان که مجمع بر حق باشند، یا بر اهل سواد اعظم، چنانچه اطلاق کرده و می کنند که ظاهر و علانیه است؛ یعنی این معنی ثانی برای این طایفه دست نداد تا زمان ظهور شاه جنّت مکان شاه اسماعیل ماضی ـ قدّس الله روحه و جعل الجنة مثواه مع آبائه الطاهرین صلوات الله علیهم اجمعین».
این که شیعیان، با شروع سلطنت صفوی، از «تقیه» آزاد شدند، نکته ای است که در تمام این دو قرن و اندی حکومت صفوی، یکسره ورد زبان علما بود. در اینجا هم نویسنده آن را تأکید می کند و با اشاره به این که حالا شیعیان سواد اعظم شده اند، گوید:
«هرچند سابق بر آن شیعیان بودند، نهایت علانیه با اهل سنت عداوت نمی نمودند و تقیه از ایشان می کردند، و اجتماع در سواد اعظم و خطبه و سرکرده نداشتند که سید و از اولاد ایشان بوده باشد، و دولت از دیگران به ایشان منتقل گشته باشد، و عمل به فرموده ائمه علیهم السلام نموده باشند، سوای این سلسله علیّه عالیه که ان شاالله تعالی دولت ایشان را به دولت قائم آل محمد صلوات الله علیهم متصل نموده، از خاصان و مخلصان آن جناب باشند.
در اینجا، به نقل از منهاج الکرامه، خبری در باره پیشگویی امام علی علیه السلام در باره هولاکو می آورد، و این که اهل حله، از هولاکو طلب امان کردند، آن هم در وقتی که هنوز بر شهر آنها مسلط نشده بود. پاسخ توسط « پدر علامه» داده شد که «از بزرگان دین خود به ما چنین خبری رسیده»، «لهذا بعد از آن امان نامه نوشته به ایشان عنایت نمود». [خبر مزبور در باره سقوط عباسیان در منهاج الکرامه: 170 آمده و در نهایت به عنوان تفسیر مولف گفته شده: «و کان الامر کذلک حیث ظهر هولاکو من ناحیة خراسان». نیز در کشکول بحرانی: 3/148از تذکره الائمه [منسوب به مجلسی] نقل شده که او خبری از علامه (بدون اشاره به نام کتابی خاص) در باره سقوط عباسیان دارد که ضمن آن اشاره به «انقراض دولة بنی العباس و سلطنة هولاکو و انتهاء دولته بالسلاطین الصفویه» دارد. همین خبر در کشکول بحرانی: (3/256، 257) تکرار شده است. (نیز خبر مزبور در «رساله در پادشاهی صفوی» از محمد یوسف ناجی، از علمای صفوی (چاپ بنده) ص 35 5 به نقل از منهاج الکرامه آمده است). اینها نشان می دهد، که از این خبر، برای پیشگویی ظهور صفویه در این دوره، استفاده شده است.
و اما نویسنده ما، پس از نقل آن حدیث و آمدن هولاکو و انقراض عباسیان گوید: «ثم یدفع ظفره الی رجل من عترتی یقول الحق و یعمل به، یعنی هولاکو پس رد کند ظفرش را به سوی مردی از عترت من، که بگوید حق و عمل به آن نماید». این شخص چه کسی است؟ نویسنده می گوید:
«و از این ظاهر و مبیّن است که بعد از هولاکو کسی از سادات رفیع الدرجات را این دولت میسر نشد، مگر اهل صفویه علیّه عالیه را بر متأمل خبیر بصیر بی خوش آمد و مداهنه می باید این معنی ظاهر باشد». طبعا مقصود باید شاه اسماعیل باشد.
مولف ما در ادامه و به عنوان موید، نکته دیگری از فاضل هندی از کتاب «رساله نجات» او نقل می کند، و آن بشارت به ظهور مردی از اردبیل است.
«و مؤید قول داعی دوام دولت ابد مدّت آن که محمد بن الحسن المشهور بفاضل هندی در رساله نجات آورده، از سید جلیل نظام الدین حسن بن جعفر الحسینی، به سند خود از امیر المومنین و یعسوب المسلمین علیه السلام که آن حضرت فرمودند: لنا فی اردبیل کنزٌ لیس من ذهب و لا فضّة، و لکنّه رجلٌ من ولدی یرحل الی التبریز ،باثنی عشر الف فارس، معصب بعصابة حمراء راکباً بغلة شهباء، فاذا سمعتم به و ادرکه او فی زمانه، فاتوه و انصروه، و لو حبواً. لیکن مردیست از اولاد من که روان می شود به سوی تبریز با دوازده هزار سوار جرّار، بسته باشد به عصابه ی سرخی و سوار استر شهباء باشد؛ پس هرگاه بشنوید این را، و ادارک کنید او را، یا زمان او را ، یعنی زمان دولت او را، پس بیایید به سوی او، و نصرت نمایید او را، و اگرچه به چار دست و پا بروید».
سپس ادامه می دهد: «پس بر متتبعان آثار اخبار آن نامدار ظاهر و مبین است که سوای آن جناب با دوازده هزار کس و علامات قزلباشی که عصابه سرخ کنایه از اوست، بعد از هولاکوخان یا پیش از آن از سادات کسی را روی نداده است. پس ظاهر است که مرد مردانه موعود، وجود مسعود ایشان بوده که علَم سیادت و نجابت افراخته، و شمشیر کین برای دشمنان دین آخته، متوجه آن صوب شده، بعد از فتح و نصرت در آن بلده مبارکه با بخت مسعود بر تخت سعادت متمکن و قرار یافتند و بدولت و اقبال بر تخت پادشاهی و با دین و داد خواهی و حق پرستی نشستند».
وی در صفحات بعد، شواهد روایی دیگری هم آورده و در نهایت با دعای «طوّل الله اعمارهم و ابقی فی العالمین عدلهم و برهم و احسانهم علی مفارق العالمین» این بحث را تمام می کند.
در باره بحث های ظهور، اطلاعات بیشتر را در کتاب مهدیان دروغین بنده، (چاپ دوم) ملاحظه کنید، آنچه اینجا آوردم، آن وقت ندیده بودم.
منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۵۰۰۳۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ کیهان به گزارش بی بی سی در باره نیکا شاه کرمی
در کوران اعتراضات دانشجویان آمریکایی به جنایات صهیونیستها، بیبیسی مجددا مدعی تجاوز و قتل نیکا شاکرمی شده است.نامهای که این شبکه به عنوان سند معرفی کرده مملو از گافهای خندهدار است. این نامه جعلی، اپوزیسیون لال در برابر اسرائیل را شفا داده است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، روزنامه کیهان در تحلیلی به گزارش بی بی سی در باره نیکا شاه کرمی پرداخته و نوشته است: شبکه خبری بیبیسی (سرویس) جهانی، روز دوشنبه در گزارشی که در سرخط خبری پایگاه اینترنتی این شبکه وابسته به دولت انگلستان جای گرفت، مدعی دستیابی به اسنادی درباره تجاوز و قتل نیکا شاکرمی شده است.
این نامه جعلی به سرعت اپوزیسیونی که در برابر جنایتهای 7 ماهه اسرائیل و بالاخص در برابر سرکوب وحشیانه دانشگاهیان در آمریکا، لال شده بود را شفا داده و نطق آنان را باز کرد.
پیشتر، روزنامه کیهان در شماره سهشنبه 11 اردیبهشت در گزارشی تحلیلی با عنوان «همه دنیا جنایات اسرائیل را محکوم کردند؛ اپوزیسیون همچنان لال است» به سکوت وقیحانه اپوزیسیون فارسیزبان خارجنشین و همچنین تندروهای مدعی اصلاحات در داخل در برابر سرکوب وحشیانه دانشگاهیان در قبله آمال آنان، آمریکا اشاره کرده بود.
گافهای متعدد بیبیسی
گرچه این به اصطلاح سند بیبیسی که پر از گافهای نوشتاری و زمانی و نگارشی است، ارزش جواب و ابهامزدایی ندارد ولی برای آن دسته از افرادی که متاسفانه جریان ضد انقلاب بر روی سادهلوحی آنان حساب باز کرده ذکر نکاتی درباره عمق مسخرگی این سند جعلی، خالی از فایده نیست.
این نامه بیش از هر چیز به لحاظ شکلی ابتدائیات یک نامه اداری را نداشته و چه از لحاظ فونت نگارش، عدم درج تاریخ در چنین سندی که بنابر ادعای بیبیسی طبقهبندی خیلی محرمانه داشته و چه کلمات نامعمول به وضوح جعلی بودن آن مشخص است.
شدت جعلی بودن و گافهای بیشمار این نامه به قدری بود که ساعاتی پس از انتشار، حساب رسمی بیبیسی فارسی در شبکه اجتماعی ایکس با فراری رو به جلو عنوان داشت: به دلیل حفظ امنیت افرادی که اسناد را به دستش رساندهاند آنها را بازسازی کرده است.
این فرار به جلو بیشتر به دلیل گافهای عجیب و غریب این سند جعلی بود.
نیکا شاکرمی زنده میشود با مادرش تماس گرفته و دوباره فوت میشود
یکی از اصلیترین نشانههای جعلی بودن و احمقانه بودن این سند جعلی، مصاحبه اطرافیان نیکا شاکرمی از جمله مادر وی است. فارغ از دروغپردازیهای اطرافیان متوفی، مادر وی پیش از این بارها گفته که در واپسین ساعات 29 شهریور حدود ساعت 23:30 با نیکا حرف زده و نیکا به او گفته بعد از ظهر در تجمع بوده و از دست ماموران فرار کرده است.
بنابراین از لحاظ منطقی و عقلی امکان این نیست که نیکا شاکرمی ساعت 4 و 5 بعد از ظهر در یک تجمع بازداشت شود بعد چندین ساعت بعد در نقل و انتقال در ماشین یخچالدار به قتل برسد و بعد همین جنازه ساعتها بعد حدود 23:30 به موبایل دسترسی پیدا کند و با مادرش تماس بگیرد و از فرار از دست نیروی انتظامی بگوید.
فراجا یا ناجا؟!
یکی از گافهای مهم این نامه جعلی، ذکر نام ناجا در آن است. در این نامه جعلی شعار سال درج شده در بالا «سال تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین» که مربوط به سال 1401 است در حالی که ناجا (نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران) در سال 1400 به فراجا (فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران) تغییر نام داد.
طبقهبندی خیلی محرمانه بدون مهر
در نامههایی که طبقهبندی خاص دارند درج مهر طبقهبندی الزامی است. این در حالی است که در این نامه جعلی در قسمت طبقهبندی خیلی محرمانه درج شده ولی اثری از مهر طبقهبندی خیلی محرمانه نیست.
اشعار داشته؟متهمه؟
در این سند ادعایی بیبیسی عبارتهایی همچون اشعار داشته ذکر شده که منظور فعل اظهار داشته است، میباشد.
یا در قسمتی دیگر برای اشاره به مرحوم نیکا شاکرمی از لفظ متهمه استفاده شده است. این در حالی است که چنین لفظی در ادبیات قضائی یا گزارشهای ضابطین رونمایی از چنین لفظی در نامههای اداری قضائی و ضابطین نیز از دستاوردهای سندسازی بیبیسی است. سازندگان این سند جعلی به قدری احمقانه عمل کردهاند که حتی برای جعلیات اینچنینی، نگاهی به نامههای مشابه در اینترنت نیز نکردهاند.
به کار بردن عباراتی مثل فلانی «اشعار داشته» است (ظاهرا به جای اظهار داشته است) یا «متهمه» احتمالا برای متهمان زن که اصلا در نامههای اداری و قضائی رایج نیست نشاندهنده همان مدعاست که سازندگان قبل از این نامه حداقل دو تا نامه اداری مشابه که در فضای مجازی پر است را ندیدهاند.
چرا بیبیسی در چنین زمانی دست به انتحار زد؟
موج اعتراضات سراسری در دانشگاههای آمریکایی و اروپایی و دیگر نقاط جهان علیه حمایت دولتها و غولهای مالی و صنعتی غربی از اسرائیل، در طی روزهای گذشته در سرخط خبری اکثریت رسانههای معتبر بینالمللی و همچنین در صدر ترندهای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی قرار دارد.
در زمانی که وجدانهای بیدار در سراسر جهان در حال اعتراض به سرکوب دانشجویان در آمریکا و دیگر کشورهای غربی هستند و در حالی که فریادهای جهانی علیه جنایات بیشمار رژیم اسرائیل بیش از هر زمان دیگری است، سرویس جهانی بیبیسی در انتحاری عجیب، اقدام به انتشار چنین گزارش مضحکانهای کرده است.
سؤال اساسی این است که چرا بیبیسی باید دست به چنین اقدامی که تتمه اعتبارش را نیز از بین میبرد، بزند؟ اولین دلیل این انتحار این است که وقایع و تحولات اخیر جهانی موجب سرافکندگی اپوزیسیون خارجنشین و همچنین عاشقان غرب در طیف تندرو مدعی اصلاحات شده است. بازداشت قریب به 1000 دانشگاهی اعم از دانشجو و استاد، حضور نیروهای پلیس ایالتی و دادستانی آمریکا در محدوده دانشگاه و حضور نیروهای نظامی و تکتیراندازها در محیط دانشگاه، آن هم در یوتوپیای عاشقان غرب یعنی آمریکا، آنان را در سکوتی ناشی از سرافکندگی قرار داده است.
بیبیسی سعی بر این دارد که با چنین اقدامی اپوزیسیون خارجنشین و همچنین تندروهای مدعی اصلاحات در داخل را از انفعال و سرافکندگی خارج کند.
دومین دلیل این گزارش مضحکانه بیبیسی، التهابآفرینی این رسانه در زمان اجرای طرح نور و مقابله با قانونشکنی در حوزه حجاب است. بیبیسی با اذعان به بیآبروییهای پیدرپی سرویس فارسی خود، این بار با استفاده از سرویس جهانی این شبکه، سعی بر این دارد که با سرمایهگذاری بر برخی از سادهلوحان، با ایجاد التهاب و آشوب در اجرای این طرح خلل وارد کند.
سومین علت سندسازی جعلی بیبیسی، ضربه به اقتدار ایران در زمانی است که به عقیده بسیاری از صاحب نظران بینالمللی و رسانههای معتبر خارجی، کشورمان با پاسخ و سیلی محکم به رژیم صهیونیستی، برنده شطرنج قدرت و سیاست در منطقه و پیروز نهائی مقابله با اسرائیل است.
لجن مال شدن حقوق بشر ادعائی آمریکا
دستگیری بالغ بر 1000 دانشجو و استاد در ایالتهای دموکرات و جمهوریخواه آمریکایی و تصاویر بیشمار از برخوردهای خشن پلیسهای ایالتی با جامعه دانشگاهی به خصوص در دانشگاههای سطح برتر آمریکا، دروغ بودن ادعای آزادی بیان در غرب و ادعای حمایت از حقوق بشر در این کشور را بیش از هر زمان دیگری آشکار ساخت.
این رسوایی بیش از همه برای عاشقان غرب قابل هضم و توجیه نیست، افرادی که آمال و آرزو و آرمان شهر خود را در جهان غرب و آمریکا میدیدند چگونه میتوانند این سرکوبها را در کشوری که بزرگترین مدعی آزادی در جهان به شمار میرود، توجیه کنند.
این طیف یعنی غربپرستان داخلی باید این سؤال را برای خود تکرار کند، شاید وجدان خوابیده آنان در قلب تهران بیدار شود، در زمانی که وجدانهایی در کمال ناباوری در قلب نظام سرمایهداری و در قلب کشوری که از جنایت حمایت میکند بیدار شده است.
چرا مدعیان اصلاحات بزرگترین سرمایههای اسرائیل هستند؟
جدای از اذعان و اعتراف مقامات صهیونیست به اینکه افراطیون مدعی اصلاحات بزرگترین سرمایههای آنان در ایران هستند، بررسی سیر فعالیت این طیف نمایانگر این نکته است که آنان همواره در بزنگاهها در جبران ضعف رژیم صهیونیستی به شکل مستقیم و غیر مستقیم وارد عمل میشوند، این طیف همیشه نسخه عقبنشینی برای کشور را توصیه کرده و منافع ملی را آماج حملات خیانت بار خود قرار میدهند. بررسی فعالیتهای این قبیل افراد دقیقا پس از انتشار سند مضحکانه و جعلی بیبیسی درسها و نکات زیادی را به ذهن متبادر میسازد.
خانم منصوری! حماقت یک تار مو با خیانت فاصله دارد
در بین طیف تندرو مدعی اصلاحات که کوچکترین واکنشی به سرکوب وحشیانه آمریکا نداشته و در طی چند ماه گذشته و حتی در کوران تقابل ایران و رژیم صهیونیستی سیاست سکوت را در پیش گرفته بودند، آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات بلافاصله پس از گزارش دروغ و جعلی بیبیسی، در یادداشتی در فضای مجازی با وقاحت تمام و بدون بررسی اصالت گزارش شبکه دولتی روباه پیر، عنوان داشت:«خبری تلخ و تکان دهنده و جانسوز از مرگ فاجعه بار نیکا شاکرمی در رسانهها منتشر شده است؟ چرا مقامهای حکومت ساکتند؟ چرا توضیح نمیدهند؟ محض رضای خدا کاری کنید که باور کنیم گزارش نادرست است.»
یک ضرب المثل معروف انگلیسی، در تاثیر مخرب حماقت و بلاهت فاصله آن با خیانت را تار مویی میداند. آذر منصوری از این حیث بدون شک پدیدهای ویژه در میان افراطیون مدعی اصلاحات به شمار میآید.برای این قماش افراد، محض رضای خدا، اگر وحی منزل نیز دروغی را برایشان آشکار سازد، به دلیل بلاهت و جهل مرکب، آنان هیچگاه اشتباه خود را اصلاح نکرده و چنین بلاهتی را کنار نمیگذارند.
سابقه رئیس جبهه اصلاحات تنها به مورد اخیر ختم نمیشود. آذر منصوری پیشتر نیز درست پس از حادثه تروریستی در حرم شاهچراغ و با وجود اینکه گروهک تروریستی داعش به سرعت مسئولیت این حادثه تروریستی را برعهده گرفت؛ در یادداشتی نوشت: «خشونت و ترور در همه وجوه آن محکوم است. علیالقاعده تا روشن نشدن ابعاد این جنایت، نمیتوان در مورد انگیزه، دلایل، عامل یا عاملان این ترور قضاوتی کرد»!
ریاست چنین فردی در میان مدعیان اصلاحات نشانگر این است که با وجود مخالفتهای قسمتی از این طیف با آذر منصوری، خط کلی مدعیان اصلاحات خدمت به اسرائیل و بهرهبرداری و سوءاستفاده از هر التهابآفرینی برای منافع خویش است.
آری رواست گر از غصه، خونگریست
آذر منصوری در پایان یادداشت خود در فضای مجازی نوشته است: «رواست گر من از این غصه بگریم، خون؛ سزاست گر من از این غصه،گریم، زار» آری رواست گر از غصه، خونگریست، رواست از غصه شهادت و به خاک و خون کشیده شدن بیش از 30 هزار زن و کودک و نوجوان در غزه خونگریست، رواست که از برخورد وحشیانه غرب با هرکسی که از کودک فلسطینی حمایت میکند خونگریست، رواست که از نسلکشی اسرائیل و حمایت تمام و کمال غرب از جانیانی مثل نتانیاهو و گالانت و گانتس خونگریست ولی حیف که وقاحت و بلاهت و وطنفروشی این اجازه را به افراطیون مدعی اصلاحات نمیدهد.
منبع: کیهان
انتهای پیام/