اسماعیل آذر: قصهگویی در زمان ناصرالدینشاه، منصب مهمی بود/ مدرنیته ما را از قصه جدا کرد
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۰۹۰۷۰
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، قصه و قصهگویی در تاریخ ادبیات ایران جایگاهی با قدمت طولانی دارد که با پخش سریال مستوران در روزهای گذشته مهم بودن این نکته را در همه عصرها به نمایش گذاشت. در همین راستا با اسماعیل آذر شاعر و استاد ادبیات فارسی به گفتگو نشستیم.
با توجه به منابع غنی ایرانیان از داستانها و افسانههای قدیمی، ضرورت احیای فضای قصهگویی در جامعه امروز ما چیست؟
اولاً قصه نه تنها در ادبیات ما بلکه در تمام ادبیات جهان محوریت دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصهگویی یا ثمرگویی
ریشه قصهگویی در تاریخ ایران به چه زمانی برمیگردد؟
قصهگویی با نام قصّاص یا ثمرگوی در تاریخ ما ظهور و بروز پیدا میکند. ما قبل از اسلام هم قصههای فراوان داریم. اصلاً قصهگوهایی داریم که نامشان هنوز در تاریخ وجود دارد؛ اما بعد از اسلام ما اولین قصهها را در زمان غزنویان بهطور مشخص و بارز داریم. در تاریخ بیهقی آمده است که رفتند خانه مسعود غزنوی پسر بزرگترش شب قصهگو خواست. قصهگو دست بر قضا آن شب نیامده بود. آمدند در جایی که یک مشت افراد میهمان بودند. گفتند آیا از میان شما کسی قصه بلد است روایت کند؟ یکی گفت من! او را بردند پیش مسعود غزنوی. وقتی شروع کرد به قصه گفتن، بیهقی مینویسد که مسعود پوشیده در او مینگریست. دیده بود این صدا صدای قصهگوی هر شبی نیست. وقتی قصهاش تمام شد، گفت نام تو چیست؟ گفت نامم خلیل فلان است. مسعود میپرسد تو فرزند فلانی هستی؟ میگوید بله. میگوید مستوفیان چند مال بر او فرود آورده بودند. چقدر مالیات میخواستند؟ ۱۶ هزار دینار. گفت بخشیدم به پیری پدرت و قصهای که برای من امشب گفتی. یعنی صله میدادند.
قصهگویی پُست و مَنصبی بود
داستان سرایی چه جایگاهی در ادبیات کهن داشته است؟
در تمام ادوار، ما قصهگو داشتیم تا اینکه از دوران صفوی قصه گفتن یک پُست و منصب شد که صاحب این منصب شخصیتی بود به نام نقیبالممالک و بعد نقیب بودن و این منصب، موروثی شد. یعنی نقابت از پدر به پسر و از پدر همینطور به فرزند میرسید و دور میزد تا اینکه در زمان ناصرالدین شاه در بلندبین خوابید. اتاق او سه ضلع داشت، یک ضلعش به نوبتیان منتهی میشد، یک ضلعش به خانه و حرمش و یک ضلعش به قصهگویان. شب که میشد نقیب محمدعلی نقیبالممالک میآمد مینشست با میرزا محمدخان کمانچه، یک کمانچه مختصری میزد، نقیبالممالک آوازی میخواند و بعد شروع میکرد برای ناصرالدین شاه قصه گفتن.
ناصرالدین شاه، دختری داشت به نام فخرالدوله که اهل علم و دانش بود. وقتی نقیبالممالک قصه میگفت او مینشست و این قصهها را مینوشت و قصههایی مثل حسین کرد شبستری، قصه حوض بلور و قصههای خیلی مشهور که مرحوم دکتر محجوب آن را تصحیح کرد، «امیر ارسلان نامدار و مادر فولادزره» محصول ذهن پر پیچ و تاب نقیبالممالک قصهگوی زمان ناصرالدین شاه است.
بعد ما میبینیم که همین قصهگوها وقتی جلوتر آمدهاند، تبدیل میشوند به معین بُکا؛ کسی بوده که روضهخوانیها، سینهزنیها، عزاداریها و قصهگوها زیر نظر او بودند. یعنی مرکزی بوده که اینها را اداره میکرده و حقوق میداده است.
صحبتی را که باید یک ساعت برایتان شرح میکردم در چند دقیقه گفتم که شما بدانید مسأله قابل توجهی در تاریخ ادبیات ما بوده و بلکه در همه تاریخها و اصولاً صحبت این است که اگر شما بخواهید به فرزندتان نصیحی کنید یا یک تجربهای را منتقل کنید، حتماً از طریق قصه بیان کنید. برای مثال میخواهید بگویید دروغ بد است، میگویید در محل ما در قدیم، آقایی بود که به او میگفتند: عبدالله خان. یک کم حواسپرتی هم داشت و چنین و چنان میکرد. یک روز دروغی گفته بود. بعد چنین شد و چنان شد و شما در ذهنتان قصه را میسازید و آن بچهای که دارد قصه شما را میشنود، میفهمد که کجا را باید مورد بهرهبرداری خودش قرار دهد.
یک، الان قصهها یا داستانهای شاهنامه برای تشجیع و فربه شدن ذهن و ایستادن در مقابل دشمن برای حمله به کشور یکی از موثرترین ابزاری است که میتوان از آن نام برد. دوم، ما قصههایی داریم که این قصهها ما را به گذشتهمان ربط میدهند.
دوره رنسانس یک دانه به نام اومانیسم را در زمین قصه کشت کرد
از قرن چهاردهم میلادی یعنی از دوره رنسانس، یک دانهای را کشت کردند به نام اومانیسم؛ یعنی اینهایی که از زیر بار قرون وسطا بیرون آمده بودند، اومانیسم را یک دانه اسمش میگذاریم که در ذهن بشر ۶۰۰ سال پیش نشاء زدند. حرف اومانیسم این بود که ما دیگر خدا نمیخواهیم و همه چیز باید به دست خود انسان از طریق عقل، عقلانیت، خرد و تجربه حاصل شود. چون اینها دوران قرون وسطی را که همه کمابیش میدانند چه اتفاقاتی افتاد، خستهشان کرد. این دانهای را که در قرن چهاردهم کشت کردند، ۶۰۰ سال از آن گذشت. در این ۶۰۰ سال ما بعد از رنسانس دوره لوتریزم یا دوره اصلاح مذهبی را داشتیم. دوره بعد از اصلاح مذهبی یا ریفورمسیون ما دوره روشنگری یا شکوفایی فیلسوفان را داشتیم و بالاخره از سال ۱۷۵۰ تا ۱۸۵۰ دوران صنعتی شدن را در جهان داشتیم. مقصود سخن این است که این اومنیزم مثل یک نخ تسبیح از این دانههایی که من نام بردم میگذرد، پرورده میشود و میوهای میدهد که اسم آن میوه مدرنیته مدرنیته است.
محصول مدرنیته، برهم زدن آرامش است
امروز محصول مدرنیته به هم زدن خانوادهها، تاریک کردن دل انسانها، جدا کردن انسان از خدای خودش، مشکلاتی که در سیاست است، اینها همه جهانی است که از خودمان صحبت نمیکنیم ولی جزو جهان هستیم. بسیاری از مشکلات انسان را هم همین مدرنیته حل کرده است، ولی انسان با حل شدن بسیاری از مشکلات، نتوانست مشکلات درون خودش را درمان کند.
مدرنیته چه میگوید؟ مدرنیته نظر و توجه انسان را از درون خودش از همان فطرت الهیاش که «فطرت الله الّتی فطر الناس به علیها» میبُرد و معطوف به دنیای بیرون میکند. الان شما از یک جوان بپرسید میگوید من این ماشین و این خانه را میخواهم؛ یعنی انسان، همه سعادتش را در بیرون از درونش جستوجو میکند.
اینجا قصه چه نقشی دارد؟ قصه دومرتبه ما را با آن سنتهای باصفایمان گره میزند.
به قول مظاهر اصفهانی گفت: چه روزگاری داشتیم/ برو و بیایی داشتیم/ این همه غم نداشتیم/ چیزی که کم نداشتیم،/گل گاو زبون دوا بود/ دوای درد ما بود/ پیاده راه میرفتیم/ به کربلا میرفتیم/ این همه غم نداشتیم/ چیزی که کم نداشتیم/ الی آخر. قصه امروز ما را گره میزند به آن دنیای آرامی که داشتیم و الان به هم خورده است. این به هم ریختگی آرامشمان، سوغات مدرنیزم است.
بنابراین قصه به زعم من از ضرورتهای زندگی است؛ خاصه برای نسل جوان. من وقتی صحبت میکنم، همه چیز را سعی میکنم، یکی بود یکی نبودش را نگویم، ولی قصهاش را بگویم. به طور مثال این در الهینامه عطار است که میگوید: دزدی کُت یکی را برداشت و فرار کرد. صاحب کت دنبالش کرد. از این طرف رفت دنبالش دزد را دستگیر کند. سر یک دو راهی رسیدند، دزد از این طرف رفت صاحب کت از آن طرف. یکی گفت: عمو! دزد از این طرف رفت! تو از آن طرف کجا میروی؟ گفت: میروم قبرستان! گفت: قبرستان کجا؟ ببینید این قصه است، ولی در این قصه چی نهفته است.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: اسماعیل آذر کتاب و ادبیات داستان سرایی ادبیات کهن قصه گویی قاجار ناصرالدین شاه ناصرالدین شاه قصه گویی قصه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۰۹۰۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شوراهای شهر و روستا نقشی اساسی و مهمی در کشور دارند
رییس شورای شهر تهران گفت: تمام شوراها باید برنامهریزی کنند تا مشارکت مردم در همه امور به حداکثر برسد و از این ظرفیت عظیم استفاده کنند؛ اگر مردم پایکار باشند بسیاری از مشکلات را حل خواهند کرد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسان رضوی، شامگاه _پنجشنبه سیزدهم اردیبهشت_ مهدی چمران در همایش روز ملی شوراها که با حضور مسئولان کشوری، مدیران شهری و بیش از دوهزار نفر از اعضای شوراهای اسلامی استانها برگزار شد، با بیان اینکه شوراها نمایندگان صادق مردم در عرصه حکمرانی کشور هستند، اظهار کرد: اصول ۱۰۱ و ۱۰۶ قانون اساسی به طور محرز به ضرورت فعالیت نظام شورایی در کشور اشاره دارد و در بند ۱۰۳ قانون اساسی هم تأکید میشود که مسئولان در بخشهای حاکمیتی اعم از استاندار، شهردار و فرماندار، باید تابع قوانینی باشد که در شوراها به تصویب می رسند.
وی افزود: در این میان، اهمیت شوراهای محلی هم کم از مجلس شورای اسلامی نیست. شوراهای اسلامی شهر و روستا، پارلمانهای محلی و انعکاس خواست و سلیقه مردم هستند که ارتباط بیواسطه و تنگاتنگی با مردم در هر بخش، شهر و استان دارند. در قانون، نظارت در مقیاس محلی و ملی بر عهده شوراها گذاشته شده و در ساحتهای گوناگون همچون فرهنگ، اقتصاد، اجتماع و سیاست، این منتخبان ملت در شوراهای محلی هستند که بهعنوان ناظر شایسته از طرف قانون معین شدهاند.
رئیس شورای اسلامی شهر تهران خاطرنشان کرد: مدیریت یکپارچه، حلقه مفقودهای است که امروزه ضرورت آن در سطح کلانشهرهای کشور بیش از پیش احساس میشود. مدیریت یکپارچه هم دو رُکن اساسی دارند؛ یکی در گرو کار درست و منطقی نمایندگان شوراهای اسلامی است که جز خدمت به مردم دغدغه دیگری نداشته باشند و رُکن دوم هم ناظر بر همکاری مسئولان دولتی و قضائی است که همراه و همگام با نمایندگان مردم باشند.
وی ادامه داد: قانون نظام شورایی کشور نسبت به قوانین سایر ساحتهای حکومتی خیلی جوان است و پس از وضع قوانین بالادستی نسبت به تصویب مفاد قانونی درباره شوراها اقدام شد. همین موضوع، تناقضاتی را رقم زده که میتوانست توسط نمایندگان مردم در نظام شورایی کشور اصلاح شود اما اکنون گرفتار این مسائل هستیم و باید این چالش برطرف شود.
چمران تصریح کرد: متأسفانه امروزه شاهدیم از بین ۱۲۶ هزار نمایندهای که امروزه در سطح شوراهای اسلامی شهر و روستا فعالیت دارند، برخی افراد گاهی اوقات گرفتار هوا و هوسهای نفسانی خود میشوند و دست به تخطی از قوانین و سرپیچی از سوگندی میزنند که با خدا، خون شهیدان و مردم دارند. بنده بیش از دو دهه است که در نظام شورایی کشور در عرصههای مختلف فعالیت دارم و از روی تجربه مشاهداتی که به چشم دیدهام، این را به شما برادران و خواهران عزیز میگویم که اگر کار خالصانه و مخلصانه باشد، برکت الهی هم پشتیبان آن خواهد شد.
قانون شوراها باید اصلاح شودموسیالرضا حاجیبگلو نایب رئیس شورای عالی استانها در ادامه این همایش با تأکید بر ضرورت اصلاح قوانین شورایی کشور گفت: براساس قوانین و احکام اسلامی، قانون شوراها باید اصلاح شود. این تکلیف ما به عنوان قانونگذار است که شرایط را برای عمل مؤثرتر شوراها فراهم کنند و عمل مؤثر نیز در گرو افزایش ضریب تأثیرگذاری بر دستگاههای مجری قانون است. این نیاز مبرم نهفقط در سطح نهادهای عالی در نظام شورایی بلکه حتی شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز وجود دارد تا بتوانند نمایندگی شایسته و مطلوبی از مردم داشته باشند.
کنشگری دوطرفه شوراها میان مردم و حاکمیتحجت الاسلام نصرالله پژمانفر، رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی هم در این مراسم بیان کرد: از روستاهای با ۲۰ خانوار جمعیت گرفته تا کلانشهرهای چندمیلیون نفری، این شوراهای اجتماعی شهر و روستا هستد که در مقام حلقه واسطه میان حاکمیت و مردم عمل میکنند. بر همین اساس، از آنجا که تکلیف ما ناظر بر تقویت امیدواری در مردم است، شما عزیزان باید به موازات پیگیری مطالبات مردم، انعکاسدهنده خدمات قابل توجهی باشید که امروزه از طرف دولت درحال انجام است.
وی افزود: این یک حقیقت غیرقابل انکار است که دولت سیزدهم در عرصه اجرای قوانین، مجلس در حوزه قانونگذاری و قوه قضائیه در راستای رسیدگی به شکایات، تحول چشمگیر و اراده قابل توجهی از خود نشان دادهاند و اینجاست که شوراها میتوانند به میدان بیایند و همانطور که حرف مردم را به گوش مسئولان میرسانند، خدمت نظام را هم به اطلاع مردم برسانند.
کد خبر 750201